وب لاگ شهید نعمت الله مؤیدی

وب لاگ شهید نعمت الله مؤیدی

بسم رب الشهداء و الصدیقین
وب لاگ شهید نعمت الله مؤیدی

وب لاگ شهید نعمت الله مؤیدی

بسم رب الشهداء و الصدیقین

تاریخ جنایت‌های «طارق عزیز» را فراموش نمی‌کند

طارق عزیز عامل جنایات اصلی صدام در سال‌های دفاع مقدس علیه ایران اسلامی و پل ارتباطی رژیم بعثی جهت تامین سلاح‌های جمعی از سوی آمریکا و اروپاست.

در حالی که اخبار منتشر شده در طول چند روز گذشته حکایت از زمینه‌سازی آزاد‌سازی طارق عزیز وزیر امور خارجه، عضو مجلس انقلابی عراق، معاون سابق نخست‌وزیر این کشور و از دستیاران رسانه‌ای صدام که در آغاز به‌قدرت رسیدن او با وی همکاری می‌کرد حکایت می‌کند، بسیاری از آگاهان منطقه و بین‌المللی بر این باورند طارق عزیز مشمول تخفیف در فرار از مجازات نیست و از عاملان اصلی جنایات ضدبشری صدام برعلیه مردم عراق، ایران و کویت به‌شمار می‌رود.

برطبق گزارشات منتشر‌شده که بخشی از آن از سوی مسوولان رسانه‌ای آمریکا منتشر شده است طارق عزیز نقش ویژه‌ای در تهیه سلاح‌های کشتار جمعی برای ماشین جنگی صدام در طول جنگ تحمیلی علیه ایران در مذاکرات با اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها داشته است.

این گزارش‌ها تاکید می‌کنند: طارق عزیز زمینه‌ساز ارتباط مقامات آمریکایی و عراقی در زمان جنگ با ایران بوده است.

وی با آغاز مذاکرات با «دونالد رامسفلد» وزیر سابق دفاع آمریکا در آغاز روی کار آمدن دولت ریگان زمینه‌ساز پشتبانی‌های اطلاعاتی و تسلیحاتی را از رژیم بعث عراق فراهم کرد.

پیتر گال بریت عضو کمیته روابط خارجی وقت سنای آمریکا با تایید این ارتباط در نوشته‌های خود اذعان می‌دارد دولت ریگان رامسفلد را مامور کرد زمینه‌های همکاری را با صدام از طریق گفت‌وگو با طارق عزیز فراهم کند . در دور اول این کمک‌ها که طارق عزیز باعث آن شد دولت ریگان مجوز حمایت مالی و صادرات مواد کشاورزی را به ارزش صدها میلیون دلار به صدام داد.

در جریان گفت‌وگوهای محرمانه طارق عزیز با مقامات آمریکایی که ریاست آن را رامسفلد برعهده داشت طارق عزیز با خطرناک‌ توصیف کردن دولت ایران گفت: ما یک شریک مطمئن برای آمریکا به حساب می‌آییم و منتظر کمک‌های شما هستیم.

به‌دنبال همین مذاکرات بود که آمریکا نام عراق را از کشورهای حامی تروریست خارج و سفارت عراق را در واشنگتن بازگشایی کرد. در همین حال با همین چراغ سبز صدور مواد پایه شیمیایی برای ساخت بمب‌های شیمیایی به بهانه صادرات مواد شیمیایی کشاورزی و دفع آفات نباتی به عراق داده شد که بخشی از آن در ساخت بمب‌های شیمیایی که برعلیه کردها در کردستان و نیروهای ایرانی در عملیات خیبر به کار گرفته شد.

در همین هنگام رامسفلد از طارق عزیز خواست به‌صورت محرمانه برای آمریکا از نحوه اداره عراق توسط صدام گزارش تهیه کند. همین موضوع باعث شک «عدی صدام حسین» پسر ارشد صدام به طارق عزیز شده بود و در اواخر عمر حکومت صدام، این شک بیشتر و به صدام در این خصوص هشدار داده شده بود.

پرونده جنایات طارق عزیز که به‌عنوان هشتمین مقام جنایتکار عراقی در لیست آمریکایی‌ها قرار‌گرفته بود به همین‌جا ختم نمی‌شود. به‌دنبال استفاده سلاح‌های شیمیایی که زمینه‌ساز ورودش به عراق طارق عزیز بود پیتر گال بریت ضمن هشدار به مقامات آمریکایی خواستار تجدیدنظر در روابط عراق با آمریکا شده بود.

رامسفلد در نوشته‌هایش می‌گوید: با تلاش طارق عزیز، ما بر صدام نفوذ داشتیم و بر این نکته تاکید کرده بودیم که او شخص مهمی است که می‌تواند سیاست‌های مشترک دو کشور را در منطقه راهبری کند.

پیتر گال بریت در ادامه نوشته‌هایش می‌گوید: وقتی به کردستان عراق سفر کردم و ماحصل سفر طارق عزیز را به آمریکا در کشتار مردم کردستان عراق دیدم، به شدت از این نسل‌کشی آشکار به خشم آمدم و فریاد خود را متوجه سران جمهوری‌خواه کاخ سفید کردم، اما آنها عقیده‌ دیگری داشتند.

در ادامه افشاگری‌های جنایات طارق عزیز از اسنادی که به‌دست آمده است متوجه می‌شویم این مقام عالی‌رتبه حزب بعث با ایجاد فضای رسانه‌ای زمینه تسویه خونین سران و اعضای حذب کمونیسم عراق و برخی از اعضای معتدل حذب بعث را فراهم آورد.

طارق عزیز در اخذ کمک‌های مالی سران ارتجا عرب نیز نقش عمده‌ای داشته است. وی براساس اسناد موجود پس از عملیات کربلای پنج، زمینه‌ساز نجات صدام برای اخذ کمک‌های مالی و تجدید ساختار نیروی زمینی عراق با مذاکرات فوری با مقامات شوروی سابق برای خرید تانک‌های پیشرفته بود و همکاری نزدیکی را با حسین کامل داماد صدام که بعد‌ها مورد غضب صدام گرفت و اعدام شد، در وزارت تسلیحات نظامی عراق به عهده داشت. روابط ویژه‌ طارق عزیز با منافقین نیز جای تامل بسیار دارد.

این جنایتکار جنگی زمینه‌ساز انتقال سلاح‌های مدرن فرانسوی نیز از فرانسه به عراق بوده است. مذاکرات او با طرف‌های فرانسوی کارخانه «داسوبرگ» فرانسه را متقاعد ساخت تا هواپیمای پیشرفته میراژ اف-1 را به عراق تحویل دهند. این هواپیماها ماموریت داشتند منافع نفتی ایران را در ساحل خلیج فارس منهدم کنند.

از سوی دیگر، اسناد به‌دست آمده نشان می‌دهد طارق عزیز در اجرای مصوبات اعدام‌های دسته‌جمعی در مجلس انقلابی عراق همواره از پیشتازان بوده است. وی همواره در کنار صدام قرار می‌گرفت و به شدت مورد اطمینان او بود. صدام در جواب فرزندش که به طارق عزیز شک کرده بود گفته بود: تو نمی‌دانی طارق عزیز در چه تنگناهایی به‌ داد من رسیده است؟. صدام در پایان روزهای ننگین حکومت خود طارق عزیز را مامور کرده بود تا با رایزنی‌های خود بقا حکومت این جنایتکار خونریز را از غربی‌ها بگیرد.

اکنون که نام طارق عزیز به‌ عنوان بی‌گناه مطرح می‌شود باید گفت بیش از 35‌هزار کرد عراقی که با بمب‌های اهدایی شیمیایی آمریکا و اروپا قتل عام شده بودند با هماهنگی این مقام عراقی در ردیف قربانیان جنایات صدام قرار گرفتند. جنایاتی که به این زودی‌ها از ذهن تاریخ پاک نمی‌شوند.

متاسفانه اسناد همکاری‌های طارق عزیز با شوروی‌ها یا مفقود شده یا به سرقت رفته‌اند و در این زمینه هیچ مستندی وجود ندارد ولی آنچه مسلم است آن است که طارق عزیز و سایر مقامات رژیم بعث عراق همانند حلقه‌های زنجیرهایی بودند که با اتصال به همدیگر 35 سال بقا حکومت بعثی‌ها را با 7 میلیون نفر کشتار در منطقه زمینه‌سازی کردند و کمترین مجازات برای این دوست و همکار صدام جنایتکار و غرب و شرق سلطه‌گر اعدام است.

خاطره ای از شهید غلامی

 

 

سلام. جاتون خالی ، دهه اول محرم رفته بودم به شهر مهاباد در 20 کیلومتری اردستان . در بدو ورود به شهر تصویر یکی از شهدا توجهم رو جلب کرد ، آره اشتباه نکرده بودم ، عکس شهید غلامی بود از شهدای تفحص ، می شناختمش ولی نمیدونستم اهل این شهره ...

خلاصه خیلی خوشحال شدم و توفیقی از خداوند بود که به سر مزار با صفای شهید غلامی و دیگر شهدای شهر برم و کلی صفا کنم .

تازه روز عاشورا با مادر شهید هم ملاقات کردیم و از زبان مادرش هم حرفهای زیبایی شنیدیم ، گفتن که خیلی ها از پسرم حاجت گرفتن و از صفات خوب شهید و ...

 

و تقدیم می کنم به شما خاطره ای از شهید غلامی:

 

جنگ تمام شده بود و بسیاری از شهدا جا مانده بودند . دلمان پیش آنها بود . باید می رفتیم و بر می گرداندیمشان ؛ اما منطقه حساس بود و موافقت نمیکردند . بالاخره یک فرصت ده روزه گرفتیم . گذشته از دوری راه ، دور و برمان پر از میدانهای گسترده مین بود . چند روزی کارمان جستجو ، سوختن زیر آفتاب و دست خالی برگشتن بود . فرصت ما روز نیمه شعبان به پایان می رسید . بعضی بچه ها پیشنهاد کردند کار را تعطیل کنیم و روز عید ، به خودمان برسیم . اما شهید غلامی گفت : (( نه ، تازه امروز ، روز کار است و باید عیدی خود را امروز از آقا بگیریم .)) همه به این امید حرکت کردیم ، ناامیدتر شدیم . آفتاب داشت غروب می کرد که صدای ناله و توسل شهید غلامی بلند شد : « آقا جون دیگه خجالت می کشیم تو روی مادرای شهدا نگاه کنیم ... » باید وداع می کردیم و بر می گشتیم . بغض توی گلوی بچه ها ترکید و به گریه افتادند .

چند لحظه بعد ، فریاد شهید غلامی که رفته بود شاخه شقایقی را برای معراج شهدا از ریشه بیرون بیاورد ، میخکوبمان کرد . به سویش دویدیم ... شقایق درست روی جمجمه شهیدی سبز شده بود !

چه حالی می شدی در این غروب نیمه شعبان ، اگر می دانستی نام این شهید ، « مهدی منتظر القائم » است 

!!!

 

                                                               به نقل از سایت راهیان نور 

شهید محمد نگارستانی


 

محمد نگارستانی به سال ۱۳۴۳ در خانواده ای متوسط از اهالی کرمان متولد شد. دوران تحصیلات ابتدائی و راهنمائی را در دبستان عدالت و مدرسه امیرکبیر کرمان طی نمود. تحصیلات متوسطه را در دبیرستان طالقانی پی گرفت. با شروع غائله ضد انقلاب در غرب کشور ، محمد به کردستان حرکت می کند. در مرحله بعد همراه با ۷ تن از دوستان خود عازم جبهه سومار می شود

در تابستان سال ۶۰ برای مرتبه سوم به جبهه اعزام شده و این بار در جبهه جنوب حاضر می شود و در عملیات ثامن الائمه(ع) شکستن حصر آبادان شرکت می نماید و دستش از دو ناحیه مورد اصابت ترکش قرار می گیرد.محمد پس از آن راهی جبهه بستان می شود و در عملیات طریق القدس شرکت می کند

سرانجام شهید محمد نگارستانی در اواخر سال 1360 در جریان عملیاتی در محور سوسنگرد به شهادت رسید. آن چه می خوانید یکی از وصیت نامه های به جا مانده از شهید نگارستانی است
این وصیت نامه که توسط جوانی 17 ساله نوشته شده است آ آکنده از مفاهیم عمیق اخلاقی و سیاسی است و نشان از بلوغ بسیار زودهنگام نسلی است که با نفس مسیحایی حضرت امام خمینی رستگار شدند.  و چه زیبا فرمود آن امام جمارانی که « این وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند را مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کردید. خدا قبول کند، یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها را بگیرید مطالعه کنید و تفکر کنید. از این ها قدری تعلیم و تعلم پیدا کنید. بسم الله الرحمن الرحیم
25 
محرم 1402 - سوسنگرد
ولئن قتلتم فی سبیل الله اومتم لمغفرة من الله ورحمة خیر مما یجمون آل عمران-156
این وصیت نامه اینجانب محمد نگارستانی است به خانواده ام: امید وارم که خداوند به همه شما توفیق پیروی از امام در همه زمینه ها را بدهد وبتوانید خود را آنگونه خدا میخواهد بسازید. همانطور که می دانید من در زندگی ام بسیار اشتباه داشته ام، اینک از ارتکاب همه آن ها پشیمان هستم و توبه کرده ام. امیدوارم از توابین باشم. خواهشی را که از شما دارم این است که مرا ببخشید و از همگان از بابت من معذرت خواهی کنید بر مرگ من گریه نکنید بلکه به وسیله مطالعه و اطاعت از فرامین قرآن روحم را شاد کنید. سعی کنید با مردم با اخلاق خوب رفتار کنید که راه خدا از میان خلق میگذرد. شروع کنید به مطالعه پیگیر کتب اسلامی،
اگر واقعا خواهان ادامه را هم هستید «اخلاقی»* را بشناسید که آرزو دارم در آخرت مرا به حضور بپذیرد و شفاعتم کند.
 
مادر! اینک که تعداد زیادی ازهمرزمانم شهید شده اند و مقامی برتر گرفته ام روا مدار که من در مقام زندگانی باشم که هر لحظه احتمال انحرافمان می رود. گوئی الان «سیف الدینی» را جلوی چشم می بینم که می گوید هنوز نشسته ای؟ تا کی می خواهی بمانی؟ آخرش چی؟ بیا برویم. اسلام به خون من و تو نیاز دارد و من نیز تنها جوابی را که دارم بدهم این است که اگر اسلام بجز کشتن شدن ما سرفراز نمی ماند پس گلوله ها مرا به آغوش بکشید.
 
پدر ! نگاه کن چه سخن جالبی: شیعه دو قبله دارد: مکه برای عبادت، و کربلا برای شهادت. من در مقابل کعبه کم عبادت کرده ام، پس بگذار شیعه بودن خود را، با شهادت در کربلا ثابت کنم.
 
پدر! بة یاد امام حسین (ع) باش و دعا کن که در آن دنیا «آقا» شفاعتمان کند. برادرم رضا!  اگر انسان بخواهد مسلمان باشد باید همه کارهایش اسلامی باشد. مملکت اسلامی باید همه اش اسلامی باشد. خواهرم شهین! بچه هایت را به گونه ای تربیت کن که در فتح قدس عزیز دلیرانه بجنگند.
 
برادرم عباس! برفعالیت خویش بیافزا وبرمطالعه ات خیلی اضافه کن.
 
خواهرم، جواهرم ، مهین!  آرزودارم که مبلٌغی خوب برای اسلام باشی اگر توانستی باز به حوزه علمیه برو و خود را زینب گونه بساز.
 
برادرم حسن! هوای نفست را اسیر خودکن و به مردم خدمت کن که امام، خود را خدمت گذار می نامد.
 
برادرم حسین! درست را بخوان، مطالعه کن و به مامان و بابا خوبی کن.
 
برادرم علی! تا می توانی خودت را بساز . اگر توانستی به حوزه علمیه برو و همه تان کبر وغرور و ریا و نفاق رااز خود دور کنید. نماز شب بخوانید. با مردم خوب رفتار کنید. مطالعه کنید. به یاد شهیدان باشید. برایم آمرزش بطلبید و گواه باشید که من این راه شهادت را با آگاهی تمام انتخاب کردم ومشتاقانه به دنبال شهادت دویدم تا بدو  رسیدم . همه فامیل را سلام برسانید و به آن ها بگوئید که این انقلاب خدائی است و پیروزی از خداست،  پس برای نزدیکی به خدا هم شده بیشتر به انقلاب یاری کنیم،  توقعات خود را کم و ایثار های خویش را زیاد نمائیم.
 
هر کس از من چیزی طلب داشت بدو بدهید ، هر مقدار که گفت.
 
اگر حقوقم را گرفتید قرض هایی را که الان یادم نیست بدهید و باقی رادر ترویج کتابخانه مسجد خرج کنید . کتابهایم را به کتابخانه مدرسه بدهید.
 
قرآن را هرچه بیشتر بخوانید و وقت خود را به سخنان لغو وبیهوده تلف نکنید.
 
از احساسات خویش بکاهید وبر عقل خویش بیافزائید.
 
از ارگان های انقلاب جدا نگردید. روحانیون را دوست بدارید. امام رامطیع محض باشید وبرای آمرزشم دعا کنید وبرای فرج امام زمان (عج)دعا نمائید.
 
مرا ببخشید و از همه از بابت من بخشش بطلبید. من آنچه که لازم بود به شما گفتم در عمل کردن به آن بکوشید
اشهدان لااله الا الله 
اشهدان محمدرسول الله
 
و اشهدان علی ولی الله
 
و شهادت می دهم به حقانیت انقلاب اسلامی و رهبری امام خمینی

                                                                 به نقل از مشرق

روایت آیت الله بهجت از امام موسی صدر

 

محمد علی مهتدی کارشناس مسائل خاورمیانه در نشست خبری بررسی آخرین وضعیت امام موسی صدر با اشاره به وجود شواهد فراوان مبنی بر زنده بودن امام صدر، گفت :

در دیداری که چند سال پیش با آیت‌الله بهجت داشتم، از وی در خصوص سرنوشت امام صدر سؤال کردم که وی پاسخ داد، او زنده است.

وی افزود: آیت‌الله بهجت تأکید کرد که حوادثی در آینده رخ می‌دهد که امام موسی صدر بازخواهد گشت و یادآور شد که وی ذخیره الهی است و خداوند خواسته که زمانی بازگردد و نقش مهمی را در منطقه ایفا کند.