اگه اشتباه نکنم فروردین ماه سال 61 بود بعد از عملیات فتح المبین یک شب در مسجد شهید نعمت اله مویدی رو دیدم که از عملیات برگشته بود. بعد از احوالپرسی گرم صحبت درخصوص عملیات شدیم ، الان دقیقا یادم نیست چه حرفهایی رد و بدل شد فقط یک خاطره ای از زبان خود شهید یادم است که می گفت :
( روز عملیات بود دسته ما در حال تک بود،از زمین و آسمان تیر می بارید ولی بچه ها بدون ترس به حمله ادامه می دادند که یک مرتبه متوجه شدم فرمانده دسته شهید شده و بچه ها دارن روحیه خودشان رو می بازند و تصمیم به عقب نشینی دارن ، فورا در همان وضعیت با بچه ها صحبت کردم که به لطف خداوند متعال صحبتهای من تاثیر گذار بود و باعث تقویت روحیه بچه ها شد و به عنوان هادی آن دسته هدایت رو بدست گرفتم و بحمداله موفق شدیم به اهدافی که قرار بود برسیم . )
به نقل از برادر شکراله حیدر نژاد
از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس
عید نوروز در شعر امام خمینى(ره)
/a>باز حضرت امام(ره) درباره این عید سعید گفته است: