وب لاگ شهید نعمت الله مؤیدی

وب لاگ شهید نعمت الله مؤیدی

بسم رب الشهداء و الصدیقین
وب لاگ شهید نعمت الله مؤیدی

وب لاگ شهید نعمت الله مؤیدی

بسم رب الشهداء و الصدیقین

محاصره آبادان اینگونه شکست

پس از تجاوز ارتش عراق در 31 شهریور 1359 و اشغال سریع بخش هایی از خاک ایران، خرمشهر مهم ترین شهر بندری ایران، پس از حدود 40 روز مقاومت دلیرانه، با خیانت آشکار لیبرال ها و منافقین، به دست دشمن افتاد. پس از سقوط خرمشهر، رژیم عراق در صدد برآمد تا جزیره آبادان را هم اشغال کند و تلاش کرد تا از طریق شرق کارون و شمال بهمنشیر وارد آبادان شود، زیرا عبور از این قسمت آسان تر از عبور از رودخانه کارون در جنوب خرمشهر بود. با چنین وضعیتی آبادان در یک محاصره 330 درجه ای قرار می گرفت و عبور از رودخانه بهمنشیر می توانست آن را با خطر جدی روبه رو کند. دشمن می پنداشت اگر بتواند از این رودخانه بگذرد، آبادان را برای همیشه از آن خود کرده است.

 

 

 


عراقی ها برای تصرف آبادان در 8 آبان 1359، در منطقه ذوالفقاری روی رودخانه بهمنشیر پل شناور نصب و با عبور دادن قسمتی از نیروهای خود، وارد جزیره آبادان شدند و از آن جهت منطقه ذوالفقاری را انتخاب کرده بودند که با استفاده از پوشش نخلستان ها بتوانند از دید رزمندگان اسلام دور مانده و به راحتی وارد شهر گردند.
عملیات ثامن الائمه (ع) گر چه به عنوان یکی از چهار عملیات بزرگ و برجسته در چارچوب سلسله تلاش هایی که برای آزاد سازی مناطق اشغالی انجام گرفت، به شمار می رود ولی این عملیات به منزله « نقطه عطف» و «حلقه واسط» برای انتقال استراتژی جنگ از وضعیت گذشته به وضعیت جدید بود. سردار محسن رضایی در این باره می گوید:
«عملیات ثامن الائمه(ع) نقطه عطف است و به عنوان مبداء آغاز استراتژی مرحله دوم جنگ است و یکی از نقاط اعتماد به نفس در استراتژی مرحله دوم، عملیات ثامن الائمه (ع) بود که حلقه واسط و مبداء تحول بود.»
رزمندگان اسلام شبانه سلاح بر دوش، پیاده و سواره به منطقه شتافتند و با جانبازی و فداکاری بسیار، چنان مقاومتی از خود نشان دادند که دلاوری ها و شجاعت های آنان در این منطقه به نام «حماسه ذوالفقاری» به عنوان برگ زرینی در تاریخ دوران دفاع مقدس به ثبت رسید. در این نبرد 280 نفر از نیروهای بعثی به هلاکت رسیده و 130 نفر به اسارت در آمدند و رزمندگان ایران توانستند از نفوذ نیروهای دشمن به شهر آبادان جلوگیری به عمل آوردند.
نیروهای عراقی بعداز این شکست، سعی کردند از طرف فیاضیه (بین ایستگاه 12 و خرمشهر) به سمت آبادان پیشروی کنند که در این منطقه نیز با مقاومت دلاورمردان اسلام مواجه و مجبور به عقب نشینی شدند. این عملیات تا 18 آبان 1359، ادامه داشت و سرانجام نیروهای بعثی از روستای نخلستان عبادی نیز پاکسازی و تا 4 کیلومتری شمال رودخانه بهمنشیر مجبور به عقب نشینی شدند.
بعداز این حماسه، جهاد سازندگی موفق شد، جاده ای در میان باتلاق های اطراف آبادان احداث کند. این جاده نیروهای دشمن را دور می زد و به جاده آبادان – ماهشهر وصل می شد. از طریق این جاده که به جاده وحدت معروف بود، تدارکات نظامی نیروهای ایرانی آسان تر و سریع تر انجام می گرفت.
به دنبال صدور فرمان امام خمینی (ره) در چهاردهم آبان 1359، مبنی بر این که :
«حصر آبادان باید شکسته شود»
نیروهای مسلح تمام تلاش و امکانات خود را برای شکستن محاصره آبادان به خاطر اجرای فرمان امام خمینی(ره) به کار بستند.
صدام که خود را ناتوان از تصرف آبادان می دید، بعداز یازدهمین نشست سران عرب در «امان» که در 6 آذر 1359، تشکیل شد، چنین گفت:
«ما نمی خواهیم کشورگشایی کنیم. ما فقط می خواستیم، تهدید ایران را از شهرهای خود دور سازیم!»
این گفته بیانگر ناتوانی عراقی ها در پیشروی، در خاک ایران بود.
مقام معظم رهبری در مورد تاثیر سخنان امام (ره) در نجات آبادان چنین فرودند:
«آبادان در معرض حمله و خطر بود، مثل خونین شهر، منتهی همین تاکید امام که تکلیف شرعی کردند که مبادا آبادان سقوط بکند، نیروهای رزمنده را که در آن جا بود، تقویت کردند. البته در آبادان سپاه آن روز برتر از ارتش بود. بعداً ارتش هم در آبادان مستقر شد و در یک مورد که نیروهای دشمن از بهمنشیر عبور کردند و وارد جزیره آبادان شدند، بسیج توده ای مردم و شرافت نظامی عده ای از نظامیان ما حماسه آفرید و عراقی ها را در جایی که واقعاً بیرون کردن دشمن از آن جا بسیار دشوار بود، کوبیدند. عده ای را کشته و تار و مار کردند  و عده ای را به داخل رودخانه انداختند و عده ای هم که توانستند، فرار کردند. عامل اصلی در حفاظت از آبادان همان فرمان امام بود و داغی که از سقوط نیمی از خونین شهر در دل برادران وجود داشت.»

اوضاع سیاسی ونظامی کشوردر آستانه ی عملیات
عملیات ثامن الائمه نخستین عملیات گسترده در مرحله جدید جنگ، پس از برکناری بنی صدر از فرماندهی کل قوا محسوب می شد.

که نیروهای خودی در آن با شیوه ای نو دست به تهاجم علیه نیروهای نظامی عراق زدند. عملیات ثامن الائمه در موقعیتی استثنایی و بحرانی طرح ریزی شد، زیرا اوضاع سیاسی کشور با توجه به تلاش جبهه متحد ضدانقلاب بسیار ملتهب بود. چنانکه در خرداد1360 در پی اوج گیری درگیری های داخلی، منافقین با ورود به فاز نظامی، قیام مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی را آغاز کردند. فراخوانی امام برای مقابله با این جریان، منجربه حضور گسترده و فعال مردم در صحنه انقلاب و همچنین جبهه های نبردشد. گرچه بنی صدرهمراه رجوی فرار کرد ولی این امر به منزله پایان بحران سیاسی نبود، زیرا گسترش ترور و انفجار، حوادثی چون فاجعه هفتم تیر و هشتم شهریور را به وجود آورد که این حوادث هر چند موجب تثبیت اوضاع داخلی به سود نیروهای انقلابی شد، ولی زیان های جبران ناپذیری را نیز بر جای نهاد و به علاوه بازتاب بسیار نامطلوبی دررسانه های جهان داشت. چنانکه اکثررسانه های جهان تا آستانه عملیات ثامن الائمه(ع) ایران را از لحاظ  نظامی،ناتوان، از جنبه اقتصادی ورشکست و از حیث سیاسی بحران زده ارزیابی می کردند.
از جمله موضوعاتی که رسانه های خارجی به آن می پرداختند، چنین بود:
برکناری بنی صدروفراراو به همراه رجوی و تأثیرات امنیتی آن.
بزرگ نمایی تظاهرات و اغتشاشات ضد دولتی توسط گروه های ضدانقلاب(به خصوص سازمان

مجاهدین خلق(منافقین)
 تبلیغات گسترده مبنی برنقض حقوق بشردر ایران.
گزارش ها و تحلیل های متعدد درباره ناتوانی ارتش در مقابله با تهاجمات ارتش عراق.
تبلیغات گسترده درباره وجود اختلاف سپاه با ارتش.
 دامن زدن به شایعه خرید سلاح از اسرائیل به وسیله ایران.
تخطئه اندیشه فکری و انقلابی امام خمینی.
 ادعای ورشکستگی اقتصادی ایران.

چگونگی انتخاب منطقه عملیات
رژیم عراق بعد از اشغال خرمشهر، محاصره آبادان را نیز برگ برنده ای در دست خود تلقی می کرد و صدام گاه وبی گاه ادعا می کرد که هر موقع لازم بداند آبادان را هم تسخیرخواهد کرد. لذا محاصره ی آبادان از آغاز تهدیدی بالقوه و جدی برای آبادان به شمار می رفت. پس از ناکامی عملیات هایی که با فرماندهی بنی صدر برای شکست محاصره آبادان صورت گرفت با توجه به اهمیت و ارزش منطقه، موقعیت نیروهای خودی و وضعیت زمین و نحوه ی استقرار دشمن، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فروردین 1360 طرح ریزی عملیات در این منطقه را به طور جدی آغاز کرد به خصوص که امام خمینی نظر صریح خود را مبنی بر ضرورت شکستن حصر آبادان اعلام کرده بود.
به حال، پس از یک ماه، مراحل طرح ریزی و سپس پیگیری تصویب عملیات با ترکیب برادران محسن رضایی،رحیم صفوی، حسن باقری، غلامعلی رشید و سرهنگ صیاد شیرازی به شکل جدی تری ادامه یافت. همچنین، پس از ملاقات سرهنگ صیاد شیرازی با رئیس وقت شورای عالی دفاع(آیت الله خامنه ای) و اخذ تدبیر از ایشان، قرار شد این عملیات به صورت مشترک با نیروهای ارتش انجام شود.
در این میان، برادران رحیم صفوی، غلامعلی رشید و حسن باقری نخستین طرح پیشنهادی منسجم و کامل عملیات را در اوایل خرداد1360 برای بنی صدر تشریح کردند. نماینده سپاه نیز طرح را در جلسه ای که نماینده حضرت امام،آقای هاشمی، فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش و سایر اعضای شورای عالی دفاع حضور داشتند،ارائه کرد که مورد تصویب قرار گرفت. در این حال، فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش با توجه به اینکه لشکر77 خراسان مسؤولیت این منطقه را بر عهده داشت، گفت: "لشکر77 باید این طرح را قبول کند؛ " در پی این تصمیم و با تلاش ها و اقداماتی که صورت گرفت، سرانجام لشکر77 طرح را پذیرفت و برای شرکت در اجرای آن متقاعد شد.
در اواخر سال خرداد 1360 جلسه دیگری با شرکت جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش، فرمانده نیروی زمینی، فرماندهان لشکرهای92،77،21،16، ارتش و فرمانده سپاه پاسداران خوزستان و با حضور حجت الاسلام اشراقی نماینده حضرت امام و دکتر چمران در دفتر فرماندهی لشکر92 زرهی اهواز تشکیل و درباره چگونگی ادامه نبرد بحث شد. در این جلسه فرمانده نیروی زمینی ارتش بر پایه طرح جدید سپاه، بر شکستن محاصره آبادان تأکید داشت حال آن که جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش بر حمله به بستان به عنوان تقدم نخست، پافشاری می کرد.
بدین ترتیب، توافق لازم به دست نیامد، ولی سپاه به تلاش های خود ادامه داد، چنان که در9تیر1360- یعنی ده روز پس از جلسه بررسی طرح های یاد شده- فرمانده سپاه پاسداران خوزستان طرحی را ارائه کرد که مربوط به عملیات آفندی قاطع در منطقه ماهشهر و آبادان بود. این طرح قابل اجرا تشخیص داده شد، اما به سبب مشکلاتی که وجود داشت، اجرای آن تا شهریور1360 مسکوت ماند.
در این باره آقای هاشمی رفسنجانی در یادداشتهای خود نوشته است:
 در جلسه شورای عالی دفاع در ستاد مشترک ارتش، تیمسار فلاحی می گوید: آقای ظهیر نژاد فرمانده نیروی زمینی معتقد به حرکت ارتش نیست و بهتر می داند وضع کنونی محفوظ بماند و نامه ای از سرهنگ یعقوب حبشی از افسران ستاد نیروی زمینی خواند که ارتش را در وضع کنونی قادر به اخراج ارتش عراق نمی داند.
این وضع در حالی است که برخی از نیروهای انقلابی ارتش خواهان تغییرات اساسی در کادر فرماندهی نیرو در ارتش بودند. به هر صورت،از اوایل شهریور1360 بار دیگر مقدمات اجرای عملیات فراهم و طرح به واحدها و قرارگاه ها ابلاغ شد.

موقعیت منطقه
منطقه عملیات ثامن الائمه(ع) در شرق رودخانه کارون و در حد فاصل شمال شهرآبادان و جنوب منطقه دارخوین قرار داشت و شامل سرپلی به وسعت حدود 130 کیلومتر مربع می شد که در اشغال نیروهای عراقی بود. عوارض حساس منطقه، رودخانه کارون و دو جاده اهواز- آبادان و ماهشهر- آبادان بودند و عوارض مصنوعی منطقه نیز بیشتر شامل مواضع و استحکامات دشمن نظیر خاکریزهای متعدد، مواضع تانک، سنگرهای و انفرادی می شدند. با توجه به اهمیت دو پل قصبه و حفار برای دشمن که به منزله معبر و محل اتصال عقبه های او در شرق کارون به شمار می رفت، مواضع و استحکامات فراوان و نیروی رزمی بسیاری در این دو محور مستقر بودند.

وضعیت دشمن
دشمن برای استقرار در منطقه سرپل، واقع در شرق رودخانه کارون دچار تناقض بود؛ از یک سو به دلیل اهمیت منطقه و ضرورت حفظ آن می بایست از نیروی بسیاری استفاده می کرد و از سوی دیگر،با توجه به محدودیت عقبه خود، تجمع این میزان نیرو برایش ناممکن بود. درعین حال، شناخت عراقی ها از توان نیروهای خودی در عقب راندن دشمن- به ویژه پس از ناکامی ارتش در عملیات های3 آبان 1359 و 20 دی 1359- آنها را مطمئن کرده بود که مورد تعرض جدی قرار نخواهند گرفت. استعداد و آرایش یگان های دشمن در این منطقه برابر اسناد به دست آمده از تیپ8 مکانیزه ارتش عراق در26 مرداد1360 عبارت بودند از:
تیپ 8 مکانیزه ازلشکر3 زرهی که با سه گردان مکانیزه و یک گردان تانک در شمال سرپل و جنوب سلمانیه مواضع پدافندی را اشغال و تحکیم کرده بود.
تیپ 6 زرهی از لشکر3 زرهی که با سه گردان تانک و یک گردان مکانیزه در قسمت مرکزی و شرقی سرپل، در شمال جاده ماهشهر- آبادان مستقر بود.
تیپ 44 پیاده، از لشکر 11 پیاده، که با یک گردان، تحت امر لشکر 3 زرهی در قسمت جنوبی منطقه سرپل و جنوب جاده ماهشهر- آبادان پدافند می کرد.
تیپ 12 زرهی از لشکر3 در غرب کارون در احتیاط  قرار داشت و گردان های تانک الطارق و سیف سعد و چند گردان جیش الشعبی، گردان پیاده از تیپ 44 و گردان 1 از 33 نیروی مخصوص نیز در منطقه شرق کارون استقرار داشتند.
   استعداد دشمن در این منطقه برابر یک لشکر تقویت شده بود، ضمن اینکه فرمانده سپاه سوم عراق می توانست از احتیاط لشکرهای 5 مکانیزه و 9 زرهی که در جنوب غربی اهواز و سوسنگرد مستقر بودند، برای تقویت لشکر3 زرهی استفاده کند.

طرح عملیات
الف- اهداف و مأموریت
هدف اصلی عملیات، انهدام نیروهای دشمن در شرق رودخانه کارون و تصرف و تأمین منطقه بود. در طرح اولیه سپاه آمده بود:
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مستقر در آبادان و دارخوین و ماهشهر مأموریت دارند تا با هماهنگی و همکاری کامل لشکر77 پیاده خراسان در ساعت(س) روز(ر) از محور فیاضیه و دارخوین به طور گسترده و از سه محور ایستگاه 12 و ایستگاه7 و جاده ماهشهر- آبادان تک نمایند و نیروهای دشمن را که از کناره کارون تا جاده ماهشهر- آبادان گسترش دارند، به طور کامل محاصره و بعد از انهدام دشمن، در منطقه متصرفه پدافند نمایند.
فرماندهان نظامی امیدوار بودند با اجرای عملیات ثامن الائمه(ع) تهدید دشمن برای تصرف آبادان- که عراق آن را به صورت اهرم فشاری علیه ایران در تبلیغات خود مورد استفاده قرار می داد- خنثی شود. همچنین پس از پاکسازی شرق رودخانه کارون، نیروهای خودی از خطوط پدافندی آزاد می شدند و امکان به کارگیری آنها در مراحل بعدی آزادسازی مناطق اشغالی، فراهم می گردید.

ب- سازمان رزم
ترکیب نیروهای عمل کننده در این عملیات، شامل ارتش، سپاه، بسیج و نیروهای ژاندارمری چنین بود:
  لشکر77 شامل سه تیپ و در مجموع9 گردان نیروی پیاده.
  سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با16 گردان نیروی پیاده که در سازمان سه قرارگاه تیپی عمل می کرد.
تیپ37 زرهی شیراز.
گردان 251 تانک از لشکر 16 زرهی.
گردان 107 ژاندارمری.
گروه رزمی291 تانک.
جهادسازندگی، علاوه بر احداث جاده وحدت در فروردین 1360،امور مقدماتی مهندسی عملیات را انجام داد.

ج- طرح مانور
برای اجرای عملیات، چهار محور طراحی شده بود: دارخوین، فیاضیه، ذوالفقاریه(ایستگاه 7و12) و جاده ماهشهر- آبادان. در این میان محور دارخوین و محور فیاضیه با هدف تصرف و تأمین پل های حفار و قصبه دارای اهمیت بیشتری بودند و در صورت برخورداری نیروهای خودی از سرعت عمل، امکان انهدام و اسارت بسیاری از افراد دشمن در این دو محور وجود داشت؛ و همین ضرورت، در آرایش نیروها مؤثر بود، که به این ترتیب مشخص شد:
محور دارخوین- محمدیه: پنج گردان پیاده و یک دسته زرهی از سپاه پاسداران و سه گردان پیاده و یک گردان تانک از ارتش.
محور ذوالفقاریه: پنج گردان پیاده و گروه خمپاره انداز از سپاه پاسداران و دو گردان پیاده و گردان سوار زرهی از ارتش.
محور جاده ماهشهر- آبادان: یک گردان پیاده و یک گروه خمپاره انداز از سپاه پاسداران و یک گردان از ژاندارمری.
جزئیات طرح برای اجرای حمله به منطقه سرپل دشمن در شرق کارون چنین بود که تیپ2 پیاده که شامل سه گردان پیاده ارتش و چهار گردان پاسدار و یک گردان تانک که یک گروهان اضافی نیز داشت و درخط تماس با دشمن در شمال بهمنشیر دفاع می نمود، از منطقه فیاضیه در شرق کارون و شمال بهمنشیر به نیروهای متجاوز عراق حمله می کرد و حاشیه شرقی پل حفار را که به وسیله نیروهای عراقی بر روی کارون برقرار شده بود، تصرف پل را کنترل می نمود و نیروهای دشمن را در منطقه عملیاتی منهدم می کرد و کرانه شرقی رودخانه کارون را تأمین می نمود. تیپ1 پیاده با دو گردان پیاده ارتشی و یک گردان سوار زرهی و شش گردان پاسدارابتدا از مواضع پدافندی یگان های تیپ 2 پیاده در شمال بهمنشیر و در منطقه ذواافقاری از خط عبور می کرد و نیروهای دشمن  را در جنوب جاده آبادان- ماهشهر منهدم می کرد و سپس حمله را با یک چرخش ملایم از شرق به غرب، به سمت شمال غربی ادامه می داد و نیروهای دشمن را در شمال جاده ماهشهر- آبادان در منطقه مسؤولیت خود منهدم می ساخت. این تیپ مأموریت داشت، هر گونه عکس العمل شدید دشمن را در محور آبادان- ماهشهر خنثی و جناح شرقی منطقه عملیات را تأمین نماید. تیپ3 پیاده که از منطقه گیلان غرب به خوزستان تغییر مکان یافته بود، به صورت احتیاط  لشکر بود و مأموریت داشت از مواضع پدافندی گروه رزمی291 تانک در جنوب سلمانیه از خط عبور کند و از شمال به جنوب پیشروی نماید و پل غصبه را بر روی رودخانه کارون که به وسیله نیروهای عراقی بر قرار شده بود، تصرف و منطقه مسؤولیت خود را از وجود دشمن پاک نماید. این تیپ شامل دو گردان پیاده ارتش، پنج گردان پاسدار و حدود یک گردان تانک بود. سپاه پاسداران نیزحداکثر امکانات آن روز خود را برای عملیات آماده کرد و15 گردان پاسدار وارد میدان نبرد کرد.

نکته ای که لازم است روی آن تأکید شود، حضور سپاه پاسداران به صورت فعال و مؤثر و قدرتمند در این عملیات بود... برای عملیات ثامن الائمه(ع)،15 گردان توسط سپاه آماده شده بود، در نتیجه می توان گفت توان رزمی سپاه پاسداران و نیروهای مردمی در عملیات ثامن الائمه(ع) به ده برابر افزایش یافته بود ویا به عبارت دیگر، با بهره برداری از نیروی عظیم بسیج مردمی توان رزمی نسبی در جبهه بالا رفته بود واین امر کلید موفقیت نیروهای مسلح ایران در عملیات ثامن الائمه(ع) و عملیات های بعد از آن مانند طریق القدس و فتح المبین و بیت المقدس گردید.))
عملیات ثامن الئمه(ع) با هدف شکستن محاصره آبادان و انهدام نیروهای دشمن در شرق رودخانه کارون، پس از آماده سازی مقدمات آن، آغاز شد.

شرح عملیات
در ساعت1 بامداد5/7/1360 عملیات شکستن محاصره آبادان با رمز"نصر من الله و فتح قریب" آغاز شد و نیروهای عمل کننده از تمام محورهای مشخص شده به دشمن هجوم بردند.

الف) محور جبهه دارخوین  
در این جبهه تیپ8 مکانیزه ارتش عراق استقرار داشت؛ آرایش آن به سمت شمال بود و سه خط پدافندی داشت که جلوی خط اول مین ضد تانک و ضد نفر چیده بود.  پشت هر یک از خطوط اول تا سوم یک گردان مکانیزه مستقر بود. خط پدافندی خودی با خط اول عراق حدود7 کیلومتر فاصله داشت. پس ازاینکه گروه مهندسی7 معبر در میدان مین باز کرد، نیروهای تک ور همزمان به هرسه خط پدافندی دشمن حمله کردند؛ در حالی که در امتداد نهر شادگان نیز نیروهای دشمن از سمت راست خود هدف حمله قرار گرفته بودند. مقاومت نیروهای عراقی در حد فاصل کارون و جاده آبادان- اهواز موجب پایداری خط اول دشمن شده بود، اما پیشروی رزمندگان در محور نهر شادگان- که گردان صلاح الدین را شکست داده و تا ساعت3:30 بامداد پس از 5 کیلومتر پیاده روی به جاده رسیده بودند – عقبه نیروهای در حال مقاومت دشمن در جنوب محمدیه را به خطر انداخت. در حالی که نیروهای دشمن در خط اول محور محمدیه مقومت می کردند، خط سوم آنها از پهلو هدف حمله قرار گرفت و عراقیها به محاصره درآمدند. نیروهای محور شادگان سپس با پیشروی به سمت کارون، تا ساعت 5 صبح و روشن شدن آسمان، عقبه دشمن را کاملاً  بستند طوری که تا ساعت 6 صبح آخرین خط ( خاکریز اول و دوم دشمن در جنوب محمدیه ) پاکسازی گردید. در ادامه عملیات، رزمندگان پس از 2 تا 5/2 کیلومتر پیش روی به پل قصبه دست یافتند و در ساعت 9 صبح در 800 متری جنوب پل پدافند کر دند و با احتیاط به پل حفار نزدیک شدند، در حالی که پل مزبور همچنان در اختیاردشمن بود و نبرد در جبهه فیاضیه گره خورده بود. ارتش عراق که با سقوط پل قصبه، تنها امیدش به حفظ پل حفار بود، تلاش بسیاری برای تأمین این پل می کرد تا نیروهایش بتوانند عقب نشینی کنند.متقابلاً رزمندگان دارخوین با مشاهده عقب نشینی دشمن از طریق پل حفار، به سمت جنوب ادامه مسیر داده و تا بعدازظهر به نزدیکی پل رسیدند و در انتظار الحاق با نیروهای محور فیاضیه، به حفظ موقعیت پرداختند. در این حال تانکهای گردان المقداد، یعنی آخرین واحد زرهی باقیمانده ی دشمن در منطقه، با هجوم به رزمندگان اسلام می کشیدند آنها را از کنار پل عقب بزنند تا بتوانند خود از طریق پل به غرب کارون عقب نشینی کنند.

ب) محور جبهه ماهشهر
ارتش عراق در این عملیات بیشترین اهمیت را برای جبهه دارخوین و جبهه ماهشهر قائل بود. رزمندگان از چهار محور به خط پدافندی دشمن- که 5/1 کیلومتر طول داشت- هجوم بردند و ضمن تصرف خط اول، از کنار جاده پیشروی کرده و نیروهای عراقی را به محاصره درآوردند که تعدادی از آنها فرار کردند. رزمندگان، فراریان را تا 500 متری شمال جاده تعقیب کردند که بنا به دستور به عقب برگشته و در کنار جاده ماهشهر- آبادان پدافند کردند. صبح روز دوم رزمندگان با اقدام به پاکسازی منطقه، تانک ها و نفربرهای به جا مانده از دشمن را جمع آوری نمودند.
ج) محور جبهه ذوالفقاری
نیروهای عمل کننده در محور ذوالفقاری ساعت1 بامداد نزدیک خاکریز اول دشمن رسیده و آن را تصرف کردند، اما تا ساعت5 نتوانستند خاکریز دوم را ساقط کنند. دشمن ابتدا با4 تانک شدیداً مقاومت می کرد و سپس با 15 تانک پاتک خنثی شد. رزمندگان در حال پیشروی بودند که از سمت چپ مورد حمله قرار گرفتند. از این زمان به بعد نیروهای این محور با محور فیاضیه هماهنگ شده و به آنها دستور داده شد که با هم پیشروی کنند. ساعت 10 خاکریز دوم سقوط کرد و حدود150 تن از نیروهای دشمن خود را تسلیم کردند. حدود ساعت 12 رزمندگان به خاکریز سوم رسیدند و ضمن پیشروی به سمت شمال، حدود 2000 تن از نیروهای سپاه و بسیج تا نزدیک پل حفار رسیده و به نیروهای محور فیاضیه برای تصرف این پل یاری رساندند.

د) محور جبهه فیاضیه
در جبهه فیاضیه تیپ 6 تقویت شده از لشکر3 زرهی ارتش عراق مستقر بود. عراق در این جبهه و در حد فاصل کارون تا جاده اهواز، سه خط پدافندی داشت که جلوی خط اول را با مین و سیم خاردار مانع گذاری کرده بود و در پشت خاکریزها نیز با حفر کانالهای سر پوشیده، خطوط پدافندی اش را استحکام بسته بود. در مقابل، رزمندگان جبهه فیاضیه نیز موانع را شناسایی کرده و کانالهایی را حفر کرده بودند که پیشروی نیرو ها را با استتار تا زیر پای دشمن میسر می کرد. در این جبهه رزمندگان از سه محور وارد عمل شدند. نیروهای محور چپ (حاشیه کارون) پس از تصرف خاکریز اول با مقاومت شدید دشمن مواجه شدند. این در حالی بود که نیروهای محور راست نیز خاکریز اول را تصرف کرده بودند، لیکن نیروهای محور وسط به میدان مین برخورده و نتوانسته بودند عملیات خود را آغاز نمایند. این نیروها نیز پس از باز کردن معتبر در میدان مین برخورده و نتوانسته بودند عملیات خود را آغز نمایند. این نیروها نیز پس از باز کردن معبر در میدان مین، در ساعت 3:30 بامداد توانستند به خاکریز اول دشمن برسند. در این میان تانک های خودی قادر نبودند به درستی از محورها عبور کرده و نیروهای پیاده را پشتیبانی کنند. لذا تا ساعت 11 صبح غیر از یک گروهان تانک از تیپ 37 زرهی شیراز که حاشیه جاده را تأمین می کرد، دیگر واحدهای زرهی به خط اول دشمن نرسیده بودند.صبح روز دوم نیروهای دشمن که جلوی پل حفار موضع گرفته بودند، حمله ای تدارک دیده شد. در ساعت 15 درگیری شدید در این منطقه آغاز شد که تا ساعت 17 ادامه داشت. در این ساعت دشمن مغلوب شد و با به جا گذاشتن بسیاری از تجهیزات خود، از طریق پل حفار به غرب کارون عقب نشستند. رزمندگان خودی پس از دستیابی به پل آن را منهدم کردند و در ساحل کارون خط پدافندی تشکیل دادند.
با اجرای عملیات ثامن الائمه (ع) منطقه شرق کارون از وجود ارتش عراق پاکسازی شد و آبادان پس از 349 روز از محاصره خارج گردید. مهم ترین دستاوردهای این عملیات چنین است:
 منطقه شرق کارون به وسعت حدود 130 کیلومتر مربع به طور کامل از اشغال ارتش عراق آزاد شد.
 شهر آبادان از محاصره خارج و خطر اشغال آن برطرف شد.

دو جاده مهم اهواز – آبادان و ماهشهر – آبادان از تصرف دشمن خارج شد.
 تلاش های رژیم عراق برای بهره برداری سیاسی و نظامی از ادامه محاصره آبادان خنثی شد.
بسیاری از نیروها و تجهیزات ارتش عراق مستقر در شرق کارون منهدم شد.
نیروهای خودی از خطوط پدافندی پراکنده و گسترده در منطقه شرق کارون آزاد شدند و با اتکا به مانع طبیعی مناسب (رودکارون) با حداقل نیرو و امکانات خط پدافندی تشکیل دادند.
در این عملیات از ارتش عراق حدود 1500 تن کشته و حدود 1800 تن اسیر شدند و همچنین  حدود 90 دستگاه تانک و نفربر ، 100 خودرو، 3 هواپیما و یک هلی کوپتر و تجهیزات بسیار دیگری منهدم شد و حدود 74 دستگاه تانک و نفربر،40 خودرو و تسلیحات و تجهیزات بسیاری به غنیمت رزمندگان اسلام درآمد.

طراحی عملیات ثامن الائمه
علل انتخاب منطقه شرق کارون
در این زمینه سردار صفوی در پاسخ به این سؤال که"اگر عدم پذیرش نیروهای حزب الله در جنگ به پایان نمی رسید، چه بازتابی در روند جنگ می توانست داشته باشد؟" گفت:
قطعاً اگر عملیات ثامن الائمه موفق نمی شد، ورود حزب الله به جنگ با تأخیر انجام می شد. حتماً ما دوباره وارد جنگ می شدیم و حزب الله راه خودش را باز می کرد اما قطعاً یک تأخیر جدی صورت می گرفت و ممکن بود پیروزی های بعدی با تأخیر صورت گیرد.

 بازتاب عملیات
رادیو امریکا یک روز پس از آغاز عملیات، در گزارشی گفت:
در ایران هم زمان با انتشار گزارش های ضد و نقیض درباره پیروزی بزرگ ایران در جنگ یک ساله آن کشور با عراق، زد و خوردهای شدیدی در نقاط مختلف پایتخت صورت گرفت، ولی خبرگزاری رسمی عراق تصرف مجدد آبادان را توسط نیروهای ایرانی تکذیب کرده است.
در گزارش خبری رادیو بی.بی.سی با اشاره به اقدامات منافقین در داخل کشور، به طور تلویحی بر متناقض بودن اوضاع تأکید شده بود:
 نشانه شدت مناقشات سیاسی در داخل ایران نیز از این جا به دست می آید که در زمان وقوع جنگ در آبادان، حامیان و مخالفان دولت هم در تهران به مبادله آتش دست زده اند.
رادیو صوت الجماهیر(بغداد) به نقل از یک سخن گوی صلاحیت دار، اخبار شکست قوای عراق را در شرق رودخانه کارون تأیید کرد و در توجیه آن گفت(( نیروهای نظامی ما (عراق) طبق برنامه عمومی آن وقت ( شروع جنگ)، در شرق کارون حضور یافتند و علی رغم تلاش های دشمن، در طول یک سال کامل در شرق کارون باقی ماندند. واحدهای دلیر ما هر بار چه به طور مستقیم و با ضد حمله، حملات دشمن را دفع می کردند و دشمن در روزهای اخیر آسیب هایی به پل های ما بر روی کارون وارد ساخته و همچنین فعالیتهای نظامی علیه ما نموده است و این امر سبب شد تا فرماندهی کل تصمیم خود را دایر بر انتقال دادن واحدهای مذکور از شرق کارون به غرب کارون اتخاذ کند.))

پس از اعتراف عراقی ها به پیروزی ایران، رادیو لندن در بررسی نتیجه این پیروزی گفت:
 پیروزی ایران، برای صدام حسین نه تنها یک عقب نشینی نظامی است بلکه یک عقب نشینی سیاسی نیز به حساب می آید.
نشریه ژاپن تایمز، پس از بررسی وضعیت سیاسی- نظامی ایران نوشت:
در خاور میانه اعتقاد راسخی وجود دارد که جنگ پایان نخواهد یافت مگر آنکه تغییرات عمده ای در دولت ایران یا عراق و یا هر دو صورت گیرد. بدون شک صدام از وجود جنگ داخلی بین چپ گرایان و انقلابیون اسلامی در ایران خرسند است. به نظر می رسد این مسئله به اضافه رکود اقتصادی، رژیم خمینی را محکوم به فنا کند. به هر حال، آقای خمینی ضربه های پیاپی را پشت سر گذاشته است. جنگ با عراق یکی از عوامل ایجاد وحدت در ایران است...جنگ به بن بست کشانده شده ی ایران و عراق دیگر نگرانی هایی در منطقه خاور میانه و به طور کلی در جهان به وجود  نمی آورد، اما این درگیری هنوز توان ایجاد بحران جدیدی را دارد و نمی توان آن را نادیده گرفت، یا به دست فراموشی سپرد.
یکی از کارشناسان امریکایی مسائل نظامی در مورد بازتاب عملیات ثامن الائمه(ع)، بر این نکته تأکید کرد که پیشنهاد آتش بس یک ماهه در ماه نوامر(آبان)، متأثر از پیروزی ایران در آبادان در ماه اکتبر(مهر) بود. وی درباره اهمیت این پیروزی در کتاب خود نوشت:
 پیروزی ایران در جبهه آبادان این حقیقت را آشکار کرد که برتری در قدرت زرهی و هوایی   می تواند بی معنا باشد. علاوه براین، پیروزی در آبادان هشدار برای غرب بود. حتی اگر نیروهای غربی که احتمالاً کارآمدتر از نیروهای عراقی در استفاده از قدرت هوایی و سلاحهای سنگین بوده باشند، در مقابله با نیروهای ایران باز هم با مشکلی که عراق گریبانگیر آن بود مواجه می شدند، خصوصاً این که دولتهای غربی از لحاظ سیاسی آمادگی پذیرش تلفات سنگین در یک جنگ کم شدت را ندارند. 
کردزمن کارشناس آمریکایی امور نظامی، ماهیت شکل گیری نوع جدیدی از جنگ را مورد توجه قرار می دهد که شکست حصر آبادان نقطه آغاز تحقق آن بود. وی سپس می نویسد:  هنوز مشخص نشده است که ایرانیان چگونه به این پیروزی دست یافتند.
امام خمینی با شناخت خود از روند تحولات، چند حرکت را به موازات هم اداره و هدایت کردند. امام، انتخاب ریاست جمهوری را به عنوان"یک امر حیاتی برای جمهوری اسلامی" ارزیابی کرده و حضور مردم را در صحنه ضروری و تعیین کننده خواندند. ایشان در دیدار با فرماندهان نظامی- پس از سقوط هواپیمای فرماندهان نظامی- فرمودند:
 به انتخابات نظر کنید می فهمید که ایران پایدار خواهد ماند...وقتی می توانند کودتا یا حمله کنند که ملت در صحنه نباشد، ولی وقتی ملت در صحنه بود، چه کاری از آنان ساخته است و در این جنگ فهمیده شد که ملت بی طرف نیست. ملت و ارتش ما قوی است و به خوبی مملکت را می تواند حفظ کند.
امام خمینی در17 مهر1360، ده روز پس از عملیات ثامن الائمه(ع) و سقوط هواپیمای فرماندهان نظامی، در حکم تنفیذ ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای فرمودند:
 شرکت بی سابقه مردم کشور امید بدخواهان را مبدل به یأس و طمع آزمندان را برای همیشه بریامام در جای دیگری از این حکم فرمودند:

شرکت عمومی ملت شجاع و متعد در انتخابات و پیروزی های پی در پی قوای مسلح در جنوب و غرب و حضور مداوم ملت در سرتاسر کشور...کاخ های تخیلی آنان را فرو ریخت.
امام در پاسخ به تلگرام فرماندهان در مورد پیروزی در عملیات ثامن الائمه(ع)، پیامی صادر فرمودند که در واقع چارچوب و خط مشی قوای نظامی را مشخص کرد؛ امام اظهار امیدواری کردند:
 آخرین پیروزمندی را که بیرون راندن نیروهای متجاوز کافر سرزمین های میهن ما است، ملت شریف به زودی مشاهده کند.
سردار محسن رضایی در زمینه تبیین استراتژی جنگ، و تأثیرات ناشی از تحولات سیاسی- نظامی می گوید:
 دو کار اساسی انجام شد: یکی در عملیات و یکی درسازماندهی. در عملیات، طرح ریزی سلسله وار صورت گرفت، یعنی در حقیقت استراتژی نظامی شکل گرفت، دوم در سازماندهی، سپاه رفت به دنبال اینکه یک سازمان رزم برای خودش فراهم کند. این دو از اولین تحولات پس از عملیات ثامن الائمه(ع) است.

سردار غلامعلی رشید نیز درباره ی سازمان رزم سپاه و اقداماتی که انجام شد، می گوید:
 سال دوم جنگ را سال رشد و تثبیت سپاه نام گذاری کردیم. بعد از عملیات ثامن الائمه(ع)، کلاهدوز شهید شد. آقا رحیم رفت تهران که مسؤول طرح عملیات بشود، من هم به حکم فرمانده کل سپاه مسؤول عملیات جنوب شدم...یادم هست که با شهید باقری نشسته بودیم به فکر تشکیل تیپ افتادیم و اینکه بعد از این، برای انجام عملیات بعدی(طریق القدس) ما نیروی زیادی نیاز داریم و باید تیپ درست کنیم.
در عملیات ثامن الائمه(ع) نیروهای سپاه با سازمان گردان وارد عمل شدند و مفهوم تیپ پس از این عملیات شکل گرفت. درباره تشکیل تیپ ها و نام گذاری آنها، سردار رشید می گوید:
 بیشتر اعداد ما برای نام گذاری مایل به اعداد تیپ های عراقی بودند تا ارتش خودمان. ارتش خودمان شماره های64،81،92 وکلاً اعداد بالاتر از 40،30 را استفاده کرده اند ولی عراقی ها 1 و 2 تا 12؛ ما آمدیم بین اینها را انتخاب کردیم و حداکثر را 41 گذاشتیم، اول که حکم دادیم تیپ های 14،25،8 تشکیل شد.

برادر محسن رضایی در توضیح این اقدامات می گوید:
ما بچه های سپاه را کاملاً جدا کردیم و گفتیم شما یک تیمی بشوید، طراحی عملیات بکنید و برادران ارتش هم یک تیم درست کنند و به صورت جداگانه، طراحی عملیات کنند، ولی بعد، در جلسه مشترک نظرمان را بگوییم، آنها هم نظرشان را بگویند. علت این تفکیک به خاطر این بود که می خواستیم به سپاه شکل بدهیم، یک سازمان درست کنیم. اینکه همین طوری بنشینیم در جلسات و معلوم نباشد کی چه می گوید، این یعنی اینکه هیچ وقت سپاه راه نیفتد و سازمان رزم سپاه شکل نگیرد، بنابراین، اولین تفکیک را ما قبل از عملیات طریق القدس انجام دادیم و گفتیم سپاه با هویت سپاهی گری باید طرح ریزی کند و ارتش هم با هویت ارتشی گری طرح ریزی کند. برادرمان صیاد خیلی مخالف بود، ولی ما حکم گرفتیم و گفتیم نه.

سردار رضایی در مورد طرح ریزی عملیات، و جلسات مربوط به آن می گوید:
 جلسه ای در پایگاه منتظران شهادت- گلف سابق- گذاشته شد و با برادران صحبت کردیم که این طور درست نیس که ما می آییم برای یک عملیات این جا می نشینیم، ما باید یک سلسله عملیات هایی را طرح ریزی کنیم.
سردار رضایی همچنین در مورد نتیجه این تلاشها و طرح ریزی سلسله عملیات های دوازده گانه ی کربلا می گوید:
 بعد از عملیات ثامن الائمه(ع) ما وارد دوران جدید و یک استراتژی جدید شدیم که قرار شد در مرحله12 عملیات شامل کربلای1 تا 12 عملیات اولین عملیات های منظمی بودند که از یک جایی شروع می شد و به جایی ختم می شد و پشت سر هم انجام می گرفت. مشخص بود هر عملیات کجا صورت می گیرد، حتی اسم گذاری هم شده بود.
اهداف مورد نظر در استراتژی جدید که بر پایه ترکیب و هماهنگی ارتش و سپاه تدوین شده بود، عبارت بودند از:
الف) انهدام نیرو و امکانات دشمن برای کاهش توان نظامی عراق.
ب) آزادسازی نیروهای خودی از خطوط پدافندی و تمرکز قوا برای اجرای عملیات در سایر مناطق اشغالی.
ج) آمادگی برای حمله نهایی و تعیین کننده به دشمن.


متن تلگراف فرماندهان عملیات ثامن الائمه(ع) به امام خمینی:
بسم الله الرحمن الرحیم
 محضر مبارک حضرت امام خمینی رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و فرمانده کل قوا. در اجرای فرمان آن امام امت، دایر بر شکستن محاصره آبادان و انهدام نیروهای متجاوز در شرق رود کارون و بر اساس طرح پیشنهادی نیروی زمینی و سپاه در شورایعالی دفاع که در حضور جنابعالی ارائه و مورد تصویب قرار گرفت، در سحرگاه روز پنجم مهرماه با شرکت لشکر77 تقویت شده ی خراسان و سپاهیان پاسدار انقلاب و نیروی هوایی و هوانیروز و ژاندارمری و فدائیان اسلام و سایر و نیروهای مردمی، اجرا و ظرف چند ساعت با اجرای یک مانور ماهرانه نیرویی از دشمن متجاوز عراق به استعداد یک لشکر تقویت شده اسیر و مجروح و منهدم و متواری گردید و شمال آبادان و شرق رود کارون باز پس گرفته شد و به طور کلی محاصره ی آبادان شکسته شد. ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این پیروزی را مرهون لطف خداوند و رهنمودهای امام امت می دانند و این پیروزی را به امام امت و ملت ایران تبریک عرض می کنند.
جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران،سرتیپ فلاحی
فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران،سرتیپ قاسم علی ظهیرنژاد
فرمانده ی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ،محسن رضایی

مجله پانوراما چاپ ایتالیا با استناد به گزارش سرویس های مخفی غرب نوشت:
صد گروه ضد حکومت اسلامی در ده استان کشور از آذربایجان گرفته تا کردستان و سیستان وبلوچستان پایگاه های مستحکمی دراختیار دارند به طوری که پرسنس اشرف پهلوی و عراقی ها در همه این جنبش ها 50 میلیون دلار سرمایه گذاری کرده اند.
.طبق محاسبات متخصصان غربی در تهران، شمارش معکوس در ایران از هم اکنون آغازشده است و احتمال دارد درگیری بین پرزیدنت بنی صدر و رهبران انتگرالیست اسلامی پس از درگذشت(امام) خمینی به بروزیک واکنش غیر قابل کنترل منجرگردد. در این باره نخست مبارزات خونین بر سر کسب قدرت و سپس برخوردهای بین احزاب و... سرگرفتن حمله شدید عراق و در پایان همه اینها تجزیه خاک ایران تحقق می پذیرند.
برخی رسانه های غربی اقدامات نیروهای امنیتی ایران را در دستگیری ضدانقلانیون- که با استراتژی مبارزه مسلحانه علیه نظام جمهوری اسلامی قصد ترورو ایجاد رعب و وحشت در جامعه داشتند- عملی نافض حقوق بشراعلام نمودند و پیامد آن را وحدت بیشتر نیروهای معارض و سرنگونی نظام جمهوری اسلامی پیش بینی کردند.

روزنامه الاهرام در این باره نوشت:
مقامات ایرانی حملات خود را جهت دستگیری مخالفان همزمان با اجرای احکام اعدام به صورت بی سابقه ادامه می دهند. رهبران مخالفان از پاریس(بنی صدر و رجوی) که اعضای آنان متشکل از هزاران نفر می باشد از مرزهای ترکیه و ایران آماده حمله همه جانبه برای سرنگونی رژیم خمینی می شوند.

مجله تایم نیز از قول مسعود رجوی نوشت:
 خمینی خیلی ضعیف است...90 درصد از رهبری خمینی ازبین رفته است...مردم واقعاً خوشحالند و به ما(من و بنی صدر) تبریک می گفتند. ما (اکنون) در خط حمله هستیم و خمینی در خط دفاع.
و سرانجام نشریه فایننشال تایمز(چاپ انگلستان) نوشت:
 تمام این مسائل احتمالاً بسیاری از مقام های کشورهای غربی را برآن داشته تا امیدوار باشند که انقلاب اسلامی رو به اضمحلال است و بر اثر گروهی و آشفتگی اقتصادی،ایران تجزیه خواهد شد.
بحران داخلی که حاصل اقدامات گروه های ضدانقلاب با پشتیبانی رژیم عراق و غرب و آمریکا بود، همراه تبلیغات گسترده ی رسانه های غربی و همچنین اوضاع نامناسب جبهه های جنگ و استقرار قوای دشمن در سرزمین های جمهوری اسلامی و عدم تحرک لازم برای بیرون راندن نیروهای مهاجم، در آستانه عملیات ثامن الائمه، موقعیت نظام جمهوری اسلامی را چنان متزلزل  ترسیم کرده بود که اکثر دشمنان و حتی خیلی از غیر دشمنان، انتظار فروپاشی این نظام را می کشیدند.
این وضعیت ارتش عراق را نیز امیدوار کرده بود تا با ادامه استقرار نیروهای خود در شرق رودخانه کارون و محاصره آبادان در انتظار گشایشی فوق العاده برای بن بست جنگ باشد. این تلقی زمانی بیشتر قوت گرفت که نیروهای عراقی توانستند عملیات رزمندگان(موسوم به عملیات شهید چمران) را که در 3/5/1360 در جاده ماهشهر- آبادان با هدف شکستن حلقه محاصره آبادان به اجرا درآمد، سرکوب کنند.
با این همه دشمن در یک غفلت استراتژیک به سر می برد. غفلتی که ناشی از عدم دشمن از خردورزی جوهری رزمندگان و فرماندهان و مؤانست بی بدیل آنان با یکدیگر بود و همین توانسته بود به رغم نگرانی آنان از اوضاع داخلی، مدیریت عملیات را بسیار توانمند کرده و در پیروزی عملیات های نیروهای انقلابی نقش بارزی ایفا کند. این ویژگی نه تنها برای دشمن ناشناخته بود، بلکه در اردوی خودی نیز تئوریزه نشده بود و برای بسیاری ملموس نبود زیرا واقعیتی بود که با انقلاب اسلامی به وجود آمده بود.
  اگرچه از جنبه ظاهری و معادلات نظامی و ابعاد فیزیکی آن، دشمن در برتری نظامی قرار داشت و رزمندگان از این بٌعد در استضعاف کامل بودند، اما قدرت ناشی از دو پدیده به ظاهر متضاد و ناهمخوان "حماسه و عرفان" که برخرد و معنویت استوار بود، چنان قدرتی را برای رزمندگان به ارمغان آورده بود که تحول در سازمان دهی نیروها و افزایش قدرت رزمی واحدهای عملیاتی برای قبول مسؤولیت های بزرگ تر در عرصه نبرد را مهیا کرد.
رژیم عراق بعد از اشغال خرمشهر، محاصره آبادان را نیز برگ برنده ای در دست خود تلقی می کرد و صدام گاه و بی گاه ادعا می کرد که هر موقع لازم بداند آبادان را هم تسخیر خواهد کرد. لذا محاصره ی آبادان از آغاز تهدیدی بالقوه و جدی برای آبادان به شمار می رفت. پس از ناکامی عملیاتهایی که با فرماندهی بنی صدر برای شکست محاصره آبادان صورت گرفت با توجه به اهمیت و ارزش منطقه، موقعیت نیروهای خودی و وضعیت زمین و نحوه ی استقرار دشمن، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از فروردین 1360 طرح ریزی عملیات در این منطقه را به طور جدی آغاز کرد به خصوص که امام خمینی نظر صریح خود را مبنی بر ضرورت شکستن حصر آبادان اعلام کرده بود. به هر حال، پس از یک ماه، مراحل طرح ریزی و سپس پیگیری تصویب عملیات با ترکیب برادران محسن رضایی،رحیم صفوی،حسن باقری،غلامعلی رشید و سرهنگ صیاد شیرازی به شکل جدی تری ادامه یافت. پس از ملاقات سرهنگ شیرازی با رئیس وقت شورای عالی دفاع ( آیت الله خامنه ای) و اخذ تدبیر از ایشان، قرار شد این عملیات به صورت مشترک با نیروهای ارتش انجام شود. نماینده سپاه طرح را در جلسه ای که نماینده حضرت امام، آقای هاشمی، فرمانده وقت نیروی زمینی ارتش و سایر اعضای شورای عالی دفاع حضور داشتند، ارائه کرد که مورد تصویب قرار گرفت.
وچنین شد که آبادان آبادان ماند وتا ابد خواهد ماند...

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد